سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باز هم برای بار چند هزارم تصمیم می گیری و بعد از آن برای بار چند هزارم بهـ علاوه یک آن را می شکنی!

راهـ را از بی راهـ می شناسی ولی باز بهـ بی راهـ میروی!

می خواهی، ولی نمی شود!

وقتی بریده از همهـ چیز گوشه ای می نشینی و بر سر دلِ خسته ات داد میزنی که چــــــراااااااا؟؟؟

آن وقت... الــــــــتماس دعــــــــا.

پ.ن 1: بعضی ها می گویند چون واقعا خوب نمی خواهی این جوری می شود. من نمی دانم!!

پ.ن 2: سال 90 یک سال بسیار عجیب و غریب بود برای من.

چه آغاز آن که اردوی جهادی بود و چه تابستان آن که 50 روزی مشهد بودم و چه دو سفر به شهر مقدس قم.

ظاهرا قرار است امسال رویایی تمام شود! شاید با مکه منوره و مدینه مکرمه!!! اگر خدا بخواهد...

این همه لطف، این همه نعمت و این همه عقب گردهای من! آیا این نشانِ خوبیست؟


نوشته شده در  سه شنبه 90/9/22ساعت  9:56 صبح  توسط بچه آدم 
  لطف شما()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
واگذاری. بلاگ
مو بوسوختم مو برشتم
گوشه لب پر زندگی
لیست خرید من از نمایشگاه کتاب تهران 1397
هستم اگر می روم گر نروم نیستم
روزانه ی یک کچل سرباز: ایست!
لیست خرید کتاب من از نمایشگاه کتاب
غرور و تعصب از جین آستین
آرزوهای بزرگ از چارلز دیکنز
احوالات شلم شوربا
آخرین امید
[عناوین آرشیوشده]